اعداد مهم مجلس دهم
٢١٧ نماینده مجلس نهم با رای مردم از راهیابی به مجلس جدید بازماندند!
١٨ نماینده زن در مجلس دهم؛ ركورد حضور زنان شكسته شد، تمامی زنان اصولگرای مجلس نهم حذف شدهاند
٥٠ نماینده امضاكننده استیضاح فرجیدانا ؛ تنها ۵ تن از آنها موفق به رای آوردن مجدد شدند
٨٠ عضو نابرجامیان مجلس نهم؛ تنها ١٢ تن باقیماندند
٨١ چهره مستقل منتخب؛ جهتگیری سیاسی آنها تاثیری جدی بر وزن فراكسیونهای مجلس دهم دارد
١٦ روحانی در مجلس دهم؛ مجلس گذشته ٢٧ معمم داشت
مجلس دهم قاعده بازی را بدجور به هم ریخت. فارغ از اینكه این مجلس تبدیل به بزنگاه پایین كشیدن اصولگرایان از قدرت پارلمانی ۱۲ سالهشان بود، حالا ركوردهای دیگری هم باید به پای تركیب دهمین مجلس بعد از انقلاب هم نوشت؛ از بالاترین رقم نمایندگان زن تا پایینترین سهم برای روحانیون. تغییر ۷۵ درصدی تركیب مجلس هم البته در كنار اینها یك عدد قابل توجه برای بهارستان دهم محسوب میشود. مخصوصا اینكه خارجشدگان از بهارستان جای خود را به نیروهایی با گرایش سیاسی كاملا متفاوت میدهند. چیزی كه حداقل در ۳ دهه اخیر مجلس اتفاق جدیدی است.
ركوردزنی زنان
مطالبه سهم ۳۰ درصد زنان در كرسیهای مجلس دهم كه توسط برخی طیفهای جریان اصلاحات و هوادار دولت تا پیش از انتخابات دنبال میشد، به نتیجه نرسید. حتی شاید بتوان گفت روی كاغذ فرسنگها با مرزهای موفقیت هم فاصله دارد. این مطالبه بدان معناست كه قسمتی از بدنه جریان اصلاحات كه فقط محدود به زنان هم نمیشد، خواهان ورود نزدیك به ۹۷ نماینده زن به مجلس دهم بودند. آمار ورود ۱۸ نماینده زن اما فاصله بسیار زیادی با این مطالبه دارد. این شاید اصلا عددی امیدواركننده برای حامیان این مطالبه نباشد. اما همه اینها تنها یك روی سكه است. روی دیگرش برای حامیان این مطالبه كاملا جای امیدواری دارد. حتی اگر تنها نزدیك به ۱۹ درصد برنامه آنها عملی شده باشد، یعنی ۱۸ نفر از ۹۷ نفر. همین ۱۸ نفر تا اینجای كار ركورد حضور زنان در تاریخ مجلس شورای اسلامی را شكستهاند. آنها تنها 6 درصد كل نمایندگان را در دوره دهم تشكیل خواهند داد اما با همین وضع باز هم 4 كرسی بیشتر از كرسیهای زنان در مجلس پنجم را تصاحب كردهاند كه تا پیش از این ركورددار حضور زنان بود. البته از بین حوزههای انتخابیه كشور، تهرانیها با فرستادن ۸ نماینده زن توانستهاند كمی بیش از ۲۶ درصد سهم كرسیهای تهران را به زنان اختصاص دهند تا حامیان حضور سی درصدی زنان در مجلس امیدوار باشند كه حداقل در پایتخت توانستهاند به مرزهای مطالبه خود برسند.
خلوتترین فراكسیون روحانیون تاریخ
اوضاع هر چقدر برای زنان در این مجلس نسبت به ادوار قبلی بهتر شده، برای روحانیون مجلسنشین كاملا متفاوت است. رسیدن به عدد ۱۶ كرسی برای روحانیون یعنی تشكیل كمتعدادترین فراكسیون روحانیون در طول تاریخ مجلس شورای اسلامی. تعداد نمایندگان روحانی دوره جدید مجلس از ۲۷ نفر در دوره نهم به ۱۶ نفر رسیده است. این روند كاهشی البته تقریبا یك روند كاملا پیوسته در طول ادوار تاریخ مجلس شورای اسلامی است. تنها استثنا آن هم به حد فاصل مجالس ششم و هفتم برمیگردد كه نمایندگان روحانی از ۳۵ نفر در دوره ششم به ۴۳ نفر در دوره هفتم افزایش پیدا كردند. هر چند روند كاهش تعداد نمایندگان روحانی مجلس به جز همان یك استثنا در همه دورههای انتخابات تكرار شده است اما از یك نظر دیگر هم مجلس دهم دارای ركورد در این زمینه است و آن درصد كاهش تعداد نمایندگان روحانی نسبت به دوره قبل است. تعداد روحانیون عضو مجلس بعدی تقریبا ۵۹ درصد نمایندگان روحانی دوره نهم خواهد بود. همچنین در این دوره تهران كمترین تعداد نماینده روحانی خود را تنها با یك نفر تجربه خواهد كرد. پیشتر این ركورد در اختیار مجلس هفتم بود كه در آن فهرست نمایندگان تهران شامل ۴ نماینده روحانی نیز میشد.
موفقیت ۱۳ درصدی رقبای دولت
اما شاید مهمتر از این آمارها برای خیلی از رایدهندگان، موضع سیاسی نمایندگانی باشد كه به مجلس دهم راه پیدا كردهاند. تغییری كه نماد آن در نتیجه انتخابات تهران در دور اول دیده شد؛ حذف كامل منتقدان دولت و پیروزی هواداران اصلاحات و اعتدال. این وضعیت البته بهطور كامل در تمام ایران تكرار نشد اما دست بالای فهرست امید، آن هم در شرایط حذف چهرههای اصلی این جریان از گردونه انتخابات به اندازه كافی گواه اتفاق روی داده در دو دور انتخابات مجلس دهم بود. اما آمار جزییتر میتواند اطلاعات بیشتری از عمق تحول سیاسی شكل گرفته نشان دهد.
با پایان كار انتخابات هماكنون از ۵۱ نفر از نمایندگان امضاكننده استیضاح رضا فرجیدانا تنها ۱۱ نفر موفق به پیروزی در انتخابات شدند و همین طور از ۸۰ نمایندهای كه پای طرح توقف مذاكرات هستهای را امضا كرده بودند، تنها ۱۲ نفر در مجلس بعدی حضور خواهند داشت. این آمارها را میتوان همین طور به طرحها و بزنگاههای مختلف عمر مجلس نهم بسط داد اما قطعا هیچ كدام از آنها به اندازه استیضاح فرجیدانا و موضوع هستهای، عمق تقابل منتقدان مجلسنشین با دولت یازدهم را نشان نمیدهد. آرای دو دور انتخابات هفتم اسفند و دهم اردیبهشت البته تمام طیفهای مجلس را با ریزش جدی مواجه كرده است اما نگاه به تركیب راهیافتگان دو فراكسیون اصلی مجلس به دوره بعدی پارلمان مشخص میكند كه منتقدان و مخالفان دولت بسیار بیش از اصولگرایانی كه قدری با ملاطفت بیشتری دولت روحانی را در دو سال و نیم گذشته همراهی كردند، دچار ریزش شدهاند.
از ۹۷ عضو فراكسیون اصولگرایان در مقام اصلیترین منتقدان و مخالفان دولت یازدهم تنها ۱۳ نفر توانستهاند به مجلس دهم راه پیدا كنند. حال آنكه فراكسیون رهروان ۴۳ نفر از ۱۵۱ عضو خود را در تركیب مجلس بعدی خواهد دید. این بدان معناست كه موفقیت فراكسیون اصولگرایان در انتخابات گذشته اندكی بیش از ۱۳ درصد و موفقیت فراكسیون رهروان تا مرز ۲۸ و نیم درصد بوده است. با توجه به اینكه از مجلس نهم ۲۵ درصد نمایندگان توانستهاند به دوره دهم برسند، موفقیت فراكسیون اصولگرایان به لحاظ درصد در حدود نصف موفقیت كل مجلس است و در مقابل فراكسیون رهروان توانسته با ۳ و نیم درصد بیشتر از متوسط موفقیت مجلس، انتخابات دوره دهم را پشت سر بگذارد.
دور دوم انتخابات، زیر سایه نتیجه تهران
اما دیگر نكته آماری نهفته در رقابت مجلس دهم را باید در تحولات بین دور اول و دوم انتخابات یافت. جایی كه به نظر میرسد نتیجه انتخابات تهران موتور لیست امید را برای دور دوم بهشدت گرم میكند. آنها در دور اول توانسته بودند از بین ۲۲۱ كرسی، ۸۳ كرسی را به خود اختصاص دهند. حال آنكه در دور دوم از میان ۶۸ كرسی به بیش از نیمی از آن یعنی ۳۸ كرسی رسیدند. به عبارتی دقیقتر موفقیت ۳۷ و نیم درصدی آنها در دور اول، برای دور دوم انتخابات به مرز ۵۶ درصد رسید.
در مقابل اما وضعیت برای اصولگرایان كاملا متفاوت بود. آنها در دور اول 64 كرسی را بردند اما در دور دوم تنها به گرفتن ۱۹ كرسی بسنده كردند. به لحاظ آماری موفقیت ۲۹ درصدی آنها در دور اول با یك درصد كاهش، در دور دوم مواجه شد و به ۲۸ درصد رسید. این آمارها و درصدها از لیستهای امید و اصولگرایان به هیچ عنوان به معنای دادن یك تصویر دقیق از تركیب سیاسی مجلس آینده نیست، چرا كه نامزدهای مستقل هم در این میان تعداد قابل توجهی دارند. آنها كه در دور اول ۵۵ كرسی را به دست آورده بودند در دور دوم انتخابات به ۱۰ كرسی دیگر رسیدند.
مستقلین نه برای مجلس دهم و نه برای هیچ دوره دیگری یك جمع متشكل و هماهنگ نیستند. رسیدن ۶۵ چهره مستقل به كرسیهای نمایندگی دوره دهم اصلا بدان معنا نیست كه این ۶۵ نفر در صفكشیهای سیاسی نقش بیطرف را بازی كنند. آنها اكنون نزدیك به ۲۳ درصد تركیب مجلس را تشكیل میدهند و البته در یاركشیهای سیاسی هر كدام از آنها به سمتی خواهند رفت. از همین روست كه میتوان پیشبینی كرد كه دو طیف سیاسی مجلس بیش از هر جریانی بر روی جذب همین چهرهها حساب باز كنند. اما آن اتفاقی كه برای لیست امید در فاصله دور اول و دوم انتخابات افتاد میتواند برای جذب این چهرهها نیز، فهرست حامیان دولت را در موضعی بالادستی قرار دهد. آنها آمار موافقت خود را در فاصله دو دور انتخابات به اندازه ۱۸ و نیم درصد افزایش دادند و این روحیه مناسبی برای ادامه بازی به آنها خواهد داد.
اعتماد
——————————————————————————–
نتیجه نگاه به آن اختلاف ناچیز!
اعتماد شورای نویسندگان
از هنگامی كه نتایج انتخابات ۷ اسفند سال ۱۳۹۲ روشن شد. برخی از اصولگرایان موتور توجیه را روشن كردند تا مدعی شوند كه همچنان برنده این انتخابات هستند و اگر جایی هم باختهاند با تفاوتهای جزیی باختهاند. هرچند این مساله به خودی خود مهم نیست چرا كه در نهایت واقعیت را نمیتوان پوشاند، ولی مساله بسیار مهم استناد این افراد به تعداد برندگان منسوب به لیست آنان است. آنان همیشه از این نكته مهم غافل بودهاند یا خود را به غفلت زدهاند كه به دلیل ردصلاحیتهای گسترده و نیز به علت ایجاد محدودیت برای اصلاحطلبان جهت حضور در یك رقابت منصفانه، نتایج دور اول به هیچوجه متناسب با وزن اجتماعی و سیاسی دو طرف نبود هرچند در همان دور هم اصلاحطلبان بهطور نسبی برتری داشتند. از این رو اصلاحطلبان این فرصت را به دست آوردند كه با استفاده از فاصله دو ماههای كه میان مرحله اول و دوم به وجود میآید، قدری از مشكل خود را جبران كنند و سروسامان بهتری به انتخابات مرحله دوم خود بدهند و فاصله خود با اصولگرایان را بیشتر كنند. فرصتی كه اگر در مرحله اول هم میداشتند، قادر بودند نتایج بسیار بهتری را رقم بزنند.
دلیل اثبات ادعای فوق این است كه در تمامی حوزههایی كه یك اصلاحطلب در مقابل یك اصولگرا به مرحله دوم آمده است، تقریباً و بدون استثنا نسبت آرای آنها به نفع نامزد اصلاحطلب بهبود یافته است. در بسیاری از موارد در دور اول نامزد اصولگرا رأی بیشتری از نامزد اصلاحطلب داشته است، و در دور دوم نسبت رأی آنان جابهجا شده است. برای نمونه در تبریز رأی نفر اصلاحطلبان در دور دوم نسبت به دور اول حدود ۲۰ درصد بیشتر شده، در حالی كه رأی نفر اول اصولگرایان به همین نسبت كاهش یافته است. در ایلام، دماوند، شهریار، اهواز، ایذه، داراب، رشت، اراك، ساوه و… این پیشرفت بهشدت محسوس است. در مقابل اغلب نامزدهای اصولگرا، نه تنها پسرفت رأی داشتهاند (بهطور نسبی) بلكه در جاهایی هم كه انتخاب شدهاند این پسرفت مشهود است، ولی چون نامزد مقابل آنان ضعیف یا مستقل بوده، و نامزدهای قوی رد صلاحیت شده بودند، آنان دوباره انتخاب شدهاند.
این فرآیند در مقایسه نامزدهای مستقل و اصولگرا نیز تا حدود زیادی صادق است. این اتفاق میتواند برای جناح اصولگرا آموزنده باشد، به این معنا كه خیلی روی تعداد نامزدهای انتخاب شده لیست خود تاكید نكنند، هرچند تعدادشان از اصلاحطلبان كمتر است، ولی ممكن است این مساله باعث انحراف و تعبیر نادرست از سوی آنان شود، و برآورد غلطی درباره جایگاه خود داشته باشند. به علاوه روند مشاهده شده در دور دوم نشان میدهد كه جریان به وجود آمده در انتخابات تهران فرصت لازم را برای انتشار در كشور پیدا نكرده بود، در غیر این صورت در همان دور اول با فاصله خیلی بیشتری از اینكه هست، اصلاحطلبان پیروز میدان میشدند.
نكته بسیار مهم این است كه اصولگرایان نه تنها از اتفاق ۷ اسفند درس نگرفتند، بلكه در همین فاصله دو ماه نیز اشتباهات گذشته را مرتكب شدند. اغلب آنان پذیرفته بودند كه مخالفت با برجام یا انگ مخالف برجام خوردن به آنان موجب شكست آنان شده است، ولی هیچگاه سعی نكردند در این فاصله دو ماه تصویر خود را اصلاح كنند، سهل است كه دوباره و با شدت بیشتری در كنار مخالفان برجام جا خوش كردندو شاید یكی از دلایل افت بسیار محسوس آنها در دور دوم انتخابات نیز همین خطای تكراری است. در واقع اصولگرایان همچنان گروگان نیروهای تندروی جریان خود هستند وفضای تبلیغی آن جناح در دست تندروهای آنان است و میكوشند كه بقیه اصولگرایان را منفعل و تابع خود كنند.
از سوی دیگر برخی تبلیغات نادرست و غیرواقعی و تكرار آنها در دور دوم نه تنها كمكی به اصولگرایان نكرد، بلكه به ضد آنان تبدیل شد كه نشان از نداشتن اعتماد به نفس آنان بود. وقتی كه تفاوت میان آرای اصلاحطلبان و اصولگرایان را یك تفاوت ناچیز بدانیم، در حالی كه حداقل 70درصد برتری وجود داشته نتیجه از این بهتر نخواهد شد. در كشورهای توسعهیافته وقتی با دو درصد اختلاف میبازند، فوری استعفا میدهند و مسوولیت میپذیرند، ولی در اینجا 70 درصد اختلاف را ناچیز میدانیم و همچنان خود را پیروز میدان مینامیم! با این تحلیل تغییری در آنان صورت نخواهد گرفت.
***
یک مجلس جدید و یک رکورد زنانه
شهروند: یک مجلس جدید و یک رکورد زنانه. داستان انتخابات مجلس دهم دیروز بسته و یک فصل جدید از داستان حضور زنان در مجلس شورای اسلامی شروع شد. اگر شرایط و نتایج ویژه دور اول و دوم انتخابات مجلس دهم را کنار بگذاریم، حالا این دوبرابر شدن تعداد زنان در مجلس است که یکی از ویژهترین اتفاقهای مجلس جدید محسوب میشود و این یعنی خرداد امسال که بیاید، مجلسی در ایران تشکیل خواهد شد که بعد از سالها تعداد فراکسیون زنانش رکورد حضور زنان در همه ادوار مجلس را شکسته است.
حالا باید ١١ اردیبهشت را در کنار «روز کارگر» یکی از تاریخیترین روزهای ایران دانست؛ روزی که رکورد حضور زنان در تاریخ مجلسهای ایران شکست و حالا برای نخستينبار تعداد نمایندگان زن در مجلس بیش از ١٥ نفر شده است و این یعنی شکستن رکورد تعداد نمایندگان زن در مجلس پنجم که ١٤ نفر بود.
ورود ١٧ زن نماینده (با خانم مینو خاقی ۱۸ نماینده) به مجلس شورای اسلامی، بعد از برگزاری مرحله دوم انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی در جمعه گذشته قطعی شد؛ وقتی ١٣٦ نامزد برای تعیین تکلیف ٦٨ کرسی باقیمانده مجلس با یکدیگر رقابت کردند. این انتخابات در بیش از ١٥هزار شعبه اخذ رأی برگزار شد که براساس آن ۴ نماینده زن دیگر هم به مجلس دهم راه یافتند و این درحالی است که اگر مینو خالقی، نامزد منتخب مردم اصفهان که بعد از انتخابات دهم اسفند صلاحیتش توسط شورای نگهبان رد شد، به مجلس راه پیدا میکرد، تعداد نمایندگان زن دوره دهم مجلس شورای اسلامی به ۱۸ نفر میرسید.
اما ورود ١٧ نماینده زن به مجلس دهم دو موضوع دیگر را هم مطرح کرده است؛ یکی افزایش دوبرابری تعداد نمایندگان زن نسبت به دوره قبل یعنی مجلس نهم و یکی ترکیب سیاسی زنان نماینده در مجلس جدید است؛ حالا مجلس دهم را باید جزو معدود مجلسهایی دانست که در میان زنان نمایندهاش هیچکس با گرایش اصولگرایی وجود ندارد و این باز هم خلاف مجلس نهم است که نزدیک به صددرصد فراکسیون زنان اصولگرا بودند. با قطعی شدن نتایج دور دوم انتخابات مجلس دهم و اینطور که پیداست، از ١٧ زن راهیافته به مجلس دهم، ١١ نفر اصلاحطلب و ٦ نفر مستقلند.
اما با اعلام نتایج انتخابات مجلس دهم، این موضوع مثل همیشه به بحثهای ایرانیها در شبکههای اجتماعی هم وارد شده و بعد از گذشت یک روز از دور دوم انتخابات، خیلیها در اینباره صحبت میکنند.
«گلشن» یکی از کسانی است که با منتشرکردن تصویری از صحن مجلس، شادیاش را از ورود ١٧ زن به مجلس دهم نشان داده است: «ورود ١٧ نماینده زن به مجلس آینده بیشک تحول مثبتی است. بهعنوان یک زن و یک شهروند ایرانی امیدوارم که این خانمها در جهت تحقق خواستههای مردم و بهویژه پیگیری مطالبات زنان جامعه امروز ایران قدمهای مثبت و تاثیرگذاری بردارند.» «امیر» هم دراینباره نوشته است: «احسنت به مردم ایران. واقعا فوقالعادهاند. هزار لايك به آنها.»
«زهره» هم درباره حضور بیشتر زنان در مجلس شورای اسلامی، اینطور نظر داده است: «زنان نیمی از جمعیت ایران را تشکیل میدهند. ٦٨درصد جمعیت را جوانان تشکیل میدهند. وجود ١٧ زن در بین ٢٩٠ نماینده مجلس که باید علل آن بررسی شود اما با یک دید کلی و حساب سرانگشتی دو دلیل عمده برای این سهم اندک زنان در مراکز مهم تصمیمگیری وجود دارد:
١.قوانین نوشته و نانوشته مانع از حضور موثر زنان به اصطلاح دیوار شیشهای
٢.تسلط فرهنگ مردسالاری در زندگی روزمره ایرانیان اعم از زن و مرد. جالب است که بسیاری از هموطنان عزیزم به این حضور بسیار بسیار اندک زنان و جوانان هم اعتراض دارند و برنمیتابند؛ این یعنی یک مشکل بزرگ فرهنگی.»
فهرست امید، پیروز مرحله دوم انتخابات
شهروند / فرشید غضنفرپور
مرحله دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی سرانجام تکلیف ٦٨ کرسی باقیمانده را مشخص کرد؛ کرسیهایی که میتوانست تعیینکننده جناح پیروز در انتخابات مجلس دهم باشد. حالا اصلاحطلبان و حامیان فهرست امید با قطعیت از پیروزی در اکثریت کرسیهای مجلس دهم خبر میدهند.
حسینعلی امیری، قائممقام وزیر كشور ضمن ارایه آماری درباره شرکتکنندگان در انتخابات نسبت به دور نخست گفته است: در این دوره نسبت به دور اول شاهد مشاركت ٥٩درصدی هستیم كه در مقایسه با مرحله دوم مجلس نهم، سهدرصد رشد را در ارتباط با شركتكنندگان ملاحظه میكنیم. به گفته امیری، از میان ٦٨ نامزدی که به مجلس راه یافتهاند، ٤ نفر خانم به زنان مجلس دهم اضافه شدهاند که به این ترتیب میتوان با قطعیت گفت مجلس دهم رکورددار حضور بانوان در صحن پارلمان است. تا پیش از این مجلس پنجم با ١٤ نماینده زن این رکورد را در اختیار داشت، اما مجلس دهم تا اینجای کار ١٧ نماینده زن را در کرسیهای خود جای خواهد داد؛ ضمن آنکه به نظر میرسد وضع مینو خالقی منتخب مردم اصفهان نیز هنوز بهطور کامل مشخص نشده است.
حسینعلی امیری روز گذشته درباره تعیین تکلیف پرونده انتخابات مینو خالقی به ایلنا گفته است که باید قدری صبوری پیشه کرد. به گفته قائممقام وزیر کشور قرار شده سابقه این اتفاق و ازجمله پرونده نماینده نیشابور که با وجود مخالفت شورای نگهبان توسط وزارت کشور وقت به مجلس راه پیدا کرد نیز بررسی شود تا سابقه این رخداد مورد بازبینی قرار بگیرد.
اما دو جناح سیاسی عمده کشور یعنی اصلاحطلبان و اصولگرایان هرکدام چه وزنی در مجلس دهم خواهند داشت و تا چه اندازه میتوانند بر روند تصمیمگیریهای قوه مقننه اثرگذار باشند.
به گزارش ایسنا، مطابق نتایج به دست آمده در دور اول انتخابات که ٧ اسفند ١٣٩٤ با رأیگیری در ٢٠٩ حوزه انتخابیه سراسر ایران با مشارکت ٦٢درصدی در کل کشور و ٥٠درصدی در تهران برگزار شد، از ٢٩٠ کرسی مجلس دهم البته به جز کرسی بلاتکلیف مینو خالقی، ٨٣ کرسی به اصلاحطلبان، ٧٥ کرسی به اصولگرایان، ٥٨ کرسی به مستقلین و ٥ کرسی به اقلیتهای دینی اختصاص یافت.
این پیروزی نهچندان پررنگ اصلاحطلبان در کل کشور کار رقابتها را به دور دوم کشاند، زیرا در این دوره از انتخابات بود که ٦٨ کرسی دیگر تعیین تکلیف میشد که کسب اکثریت این ٦٨ کرسی توسط هر یک از دو جناح سیاسی وضع سیاسی مجلس بعدی را مشخص میکرد. انتخابات جمعه، دهم اردیبهشتماه تکلیف ٦٨ کرسی باقیمانده را به این شرح مشخص کرد.
ائتلاف اصولگرایان در سراسر کشور ٨ کرسی را در مقابل ٣٧ کرسی فهرست امید به دست آورد و ٢٤ کرسی باقیمانده هم به نامزدهای مستقل رسید. به این ترتیب فهرست امید محمدرضا عارف با ١٢١ کرسی در مجلس دهم اکثریت نمایندگان را بهدست آورده است و پس از آن ائتلاف اصولگرایان با ٨٣ کرسی و مستقلین نیز با ٦٥ کرسی در رتبه بعدی قرار گرفتهاند. علی مطهری و فهرست صدای ملت نیز ١١ کرسی از صندلی های بهارستان را به دست آورده اند. ٧ کرسی نمایندگان اقلیتهای دینی را نمیتوان تحت عنوان جناحهای سیاسی قرار داد، زیرا نمایندگان اقلیتهای دینی همواره تلاش کردهاند به سمت جناحهای سیاسی گرایش نداشته باشند.
نکته قابل توجه دیگر درباره مجلس دهم این است که این مجلس تنها ٢٦درصد از نمایندگان مجلس نهم را حفظ کرده و ٧٤درصد نمایندگان جدید به این مجلس راه یافتهاند.
محمدرضا عارف که بهعنوان نفر نخست فهرست امید از حوزه انتخابیه تهران به مجلس دهم راه یافت، در نخستین واکنش نسبت به نتیجه انتخابات میاندورهای گفته است: بحمدالله شاهد موفقیت لیست امید در دور دوم بودیم و در این شرایط امیدواریم مجلس آینده براساس اولویتهای ترسیمی در حوزه اقتصادی و معیشتی و براساس برنامه ۱۲۸ بندی که در گذشته اعلام شده بود و همچنین ساماندهی برخی آسیبهای اجتماعی عملکرد مثبتی داشته باشد و انشاءالله روال عملیاتی این برنامهها نیز در هفته آینده و پس از تشکیل فراکسیون امید تبیین میشود.
به گزارش ایلنا، وی در بخش دیگری از صحبتهای خود در مورد ریاست مجلس آینده گفت: تعیین ریاست مجلس حق مجلس است و پرداختن زودهنگام به این موضوعات شاید به صلاح نباشد، اما با تشکیل فراکسیونها و سیاستهای مرتبط با این فراکسیونهای مختلف این موضوعات نیز قابل بررسی است و انشاءالله با یک تعامل مطلوب با فراکسیونهای مختلف و پس از مشخص شدن نتایج نهایی انتخابات در دور دوم، فراکسیونها این موضوع را نیز در دستور کار خود قرار خواهند داد.
عارف درباره امکان اجماع با لاریجانی در مورد سیاست مجلس گفت: اولویت ما برای مجلس آینده تعامل با فراکسیونهای مختلف در جهت رسیدن به اهداف کلان و ترسیمی است و قصد نداریم در مجلس آینده تقابل فراکسیونها را ایجاد کنیم، بلکه با تعامل و همفکری در مسیر اهداف کلان کشور گام برمیداریم.